مزایا و معایب GraphQL

  • مدرس : علی بیگدلی
  • تاریخ انتشار: 1404/03/17
  • تعداد بازدید: 1

GraphQL یک زبان پرس‌وجو برای API است که به کلاینت امکان می‌دهد دقیقاً همان داده‌هایی را که نیاز دارد، از سرور درخواست کند. این ویژگی باعث شده است در پروژه‌های مدرن، به‌عنوان جایگزینی انعطاف‌پذیر و قدرتمند برای REST مطرح شود. در ادامه، مزایا و معایب آن را با مثال‌های واقعی بررسی می‌کنیم.

مزایا

دریافت داده‌های دقیق
در GraphQL کلاینت می‌تواند فقط فیلدهای مورد نیازش را دریافت کند. برای مثال، در یک اپلیکیشن موبایل اگر تنها به نام و تصویر کاربر نیاز باشد، همان دو فیلد قابل درخواست هستند و نیازی به دریافت اطلاعات اضافی مانند آدرس یا شماره تماس نیست. این موضوع باعث صرفه‌جویی در پهنای باند و افزایش سرعت بارگذاری می‌شود.

کاهش تعداد درخواست‌ها
در یک فروشگاه اینترنتی برای نمایش پروفایل کاربر، لیست سفارش‌ها و محصولات هر سفارش، در REST معمولاً چندین درخواست مجزا به سرور ارسال می‌شود. اما در GraphQL همه این داده‌ها را می‌توان در قالب یک پرس‌وجوی ترکیبی دریافت کرد. این رویکرد در شبکه‌های کند یا موبایل تأثیر زیادی در بهبود تجربه کاربری دارد.

عدم نیاز به نسخه‌بندی API
در REST اضافه شدن فیلد جدید یا تغییر ساختار معمولاً نیازمند ایجاد نسخه‌های جدید مانند /api/v2/ است. در حالی‌که در GraphQL، چون کلاینت فقط داده‌های انتخابی خود را درخواست می‌کند، می‌توان فیلدهای جدیدی به‌سادگی اضافه کرد بدون آنکه کلاینت‌های موجود دچار مشکل شوند.

کاوش‌پذیری و خودمستندسازی
GraphQL امکان استفاده از قابلیت Introspection را فراهم می‌کند تا ابزارهایی مانند GraphiQL و Apollo Studio بتوانند ساختار API را به‌صورت خودکار نمایش دهند. توسعه‌دهندگان فرانت‌اند بدون نیاز به هماهنگی مستقیم با بک‌اند می‌توانند تمام فیلدها و قابلیت‌های موجود را مشاهده و استفاده کنند.

استقلال بیشتر تیم فرانت‌اند
از آنجا که کلاینت خودش مشخص می‌کند چه داده‌هایی را دریافت کند، تیم فرانت‌اند آزادی بیشتری در طراحی صفحات پیچیده و پویا دارد. این ویژگی به‌ویژه در پروژه‌هایی با تیم‌های بزرگ و توسعه سریع، یک مزیت کلیدی محسوب می‌شود.

معایب

پیچیدگی بیشتر سمت سرور
برای هر نوع داده باید schema، type و توابع مربوط به آن (Resolvers) تعریف شوند. علاوه بر این، پیاده‌سازی کنترل‌های امنیتی و سطح دسترسی‌ها به دقت بیشتری نیاز دارد. در نتیجه، راه‌اندازی و نگهداری GraphQL نسبت به REST دشوارتر است.

پرس‌وجوهای سنگین
اگر محدودیتی برای عمق یا تعداد فیلدهای پرس‌وجو اعمال نشود، کلاینت می‌تواند درخواست‌های بسیار پیچیده و پرهزینه ارسال کند که فشار زیادی به سرور وارد می‌کند. به همین دلیل در پروژه‌های بزرگ استفاده از مکانیزم‌هایی مانند query depth limit و query complexity ضروری است.

کش دشوارتر
در REST، URL ثابت هر درخواست امکان کش آسان توسط مرورگر یا CDN را فراهم می‌کند. اما در GraphQL پرس‌وجوها ساختارهای متفاوتی دارند که فرآیند کش را پیچیده‌تر می‌سازد. برای حل این مشکل معمولاً از ابزارهایی مثل Apollo Client یا Relay استفاده می‌شود.

مانیتورینگ و ردیابی سخت‌تر
در REST مشاهده مسیرهای مشخص مانند /users/42/orders برای ردیابی درخواست‌ها ساده است. اما در GraphQL همه درخواست‌ها معمولاً از یک مسیر واحد (/graphql) ارسال می‌شوند و تحلیل رفتار کاربران یا خطایابی نیازمند ابزارهای ویژه است.

یادگیری مفاهیم جدید
مفاهیمی مثل schema، type system، query، mutation و resolver برای کسانی که فقط تجربه REST دارند جدید هستند و در ابتدای کار ممکن است کمی چالش‌برانگیز به نظر برسند.

مثال کاربردی

در اپلیکیشن‌های شبکه اجتماعی، نمایش یک پست شامل متن، نویسنده، تعداد لایک‌ها، نظرات و اطلاعات کاربران نظر‌دهنده است. در REST جمع‌آوری این اطلاعات نیازمند چندین درخواست به مسیرهای مختلف است. اما در GraphQL تمام این داده‌ها را می‌توان در یک پرس‌وجوی تو در تو دریافت کرد. این کار سرعت بارگذاری را بالا برده و تجربه کاربری روان‌تری به‌ویژه در موبایل فراهم می‌کند.

در نهایت، GraphQL ابزاری قدرتمند و منعطف است که اگر با شناخت درست استفاده شود می‌تواند کیفیت، سرعت و قابلیت نگهداری پروژه‌ها را ارتقا دهد. البته لازم است پیش از انتخاب آن، نیازهای پروژه و چالش‌های احتمالی به‌دقت بررسی شوند.

ثبت دیدگاه


نکته: آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد

دیدگاه کاربران (0)


هیچ دیدگاهی ثبت نشده است. می‌توانید اولین نفر باشید.